جمعی از شهروندان را در مقابل خود دیدند که پارچه نوشته هایی حاوی این شعار را در دست داشتند: « بدون اتفاق نظر به کشور برنگردید.»
این پارچه نوشته ساده و در عین حال معصومانه حامل معانی متعددی بود، از جمله اینکه ملت لبنان طرف های لبنانی را مسئول درگیری های و آشفتگی اوضاع خود می دانند و اینکه اختلافاتی که به درگیری های اخیر و نیز درگیری های سابق انجامید، آن چنان اهمیت ندارند که سرنوشت کشور را در معرض تهدید قرار دهند و اینکه فرصت خروج از بحران فرا رسیده و چه بسا که برای چندین وقت فراهم نشود و بازگشت طرف های سیاسی به کشور بدون دستیابی به اتفاق نظر نوعی هشدار درباره بازگشت اوضاع امنیتی به حالت انفجار هولناک خواهد بود.
تمامی اینها درست است. رهبران لبنانی مسئول درگیری های مسلحانه در بیروت هستند. همین ها در آتش اختلافات مذهبی و گروهی دمیدند و آن را چنان به سرعت برافروختند که طی چند روز بیروت خاطرات روزهای تلخ جنگ داخلی را در ذهن آشفته خویش مرور کرد.
متاسفانه مال و سلاح امروز در لبنان به ساز و برگی برای برخی از رهبران لبنانی بدل شده است.
بحران در لبنان به اوج خود رسید و تمامی تلاش ها برای آشتی میان طرف های متخاصم به شکست انجامید. برای همگان آشکار شد که برخی از رهبران لبنانی خود نمی تواند تصمیات خود را اتخاذ کنند و اختیار خود را به طرف های خارجی سپردند.
اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که در این میان، آمریکا و در کنار آن دشمن همیشگی ملت عرب یعنی اسراییل نقشی کلیدی در این بازی ایفا می کنند و بخشی از محور رویارویی را در مقابل مقاومت لبنان شکل می دهند.
اما آنچه این بحران را بیش از پیش دامن می زند این است که برخی از کشورهای عربی تحت سیطره آمریکا شد ه اند. تحولات و رویدادها نشان داده است که هیچ فرقی حتی در جزییات میان آنچه سیاست آمریکا و سیاست اسراییل در لبنان و جهان عرب نامیده می شود، وجود ندارد و اسراییل مترصد در مرزهای جنوب لبنان، مترصد و آماده هرگونه رویداد نامیمون در این کشور است و منتظر است تا انتقام شکست جنگ خود در تابستان 2006 در مقابله با مقاومت لبنان را بگیرد. این رژیم هرچند به نظر می رسد که می کوشد تا وارد جنگ جدیدی پس از آن تجربه تلخ با لبنان نشود اما غرق شدن لبنان و مقاومت این کشور در فتنه ای داخلی را نوعی انتقام گیری و تحقق اهداف و خواسته های خود می داند.
در این بین چه بسا اسراییل مرتعی برای مکاید و دسیسه های خود در لبنان یافته باشد خاصه اینکه بخش قابل توجهی از مردم و افکار عمومی لبنان هرچند بدون دلایل و مدارک قانع کننده سوریه را سرزنش کرده و انگشت اتهام را به سوی این کشور دراز می کنند.مسئله ای که باعث شد اسراییل از هرگونه اتهامی درباره جنایات خود در لبنان مبرا به نظر رسد. این مسئله باعث این تلقی حاکم شد که اتخاذ تصمیمات نه در دست رهبران لبنان بلکه در دست قدرت های خارجی است.
برگزاری نشست گفت وگوی ملی لبنان در دوحه پایتخت قطر سیاستمداران و رهبران لبنان را در برابر آزمونی سخت قرار داده است. اگر زمام امور را خود در اختیار دارند، می تواند به اتفاق نظری به منظور دستیابی به راه حلی برای خروج از بحران دست یابند خاصه اینکه بحران به همان اندازه که ساده می نماید، از لحاظ ابعاد و زوایایش ترسناک و هولناک نیز هست. سادگی آن از آن روست که اختلافات حول دو محور اساسی است : چگونگی تقسیم کرسی های اولین دولتی که در دوره جدید پس از انتخاب رئیس جمهور توافقی شکل می گیرد و دیگری حوزه های انتخابیه و به طور کلی قانون انتخابات.
درهر صورت، طرف های سیاسی لبنان هیچ عذر و بهانه ای از آنان درباره عدم دستیابی به اتفاق نظر طی مدتی کوتاه از نشست ها و رایزنی ها پذیرفته نیست و عدم اتفاق نظر هیچ تفسیرو تعبیری جز از دست رفتن زمام امور از دست آنان ندارد. از این رو یک بار دیگر فریاد زد : بدون اتفاق نظر به کشور برنگردید.
همشهری امارات به نقل از روزنامه الخلیج